وبلاگ دوستدار طبیعت نخلستانهای جهرم را به تصویر کشیده است:
وبلاگ پوتین خاکی منتشر کرد:
وبلاگ یک نکته از این معنی می نویسد:
مخالفت با قوانین راهنمایی و رانندگی جایز نیست (حرام است ) اما در پشت بسیاری از قوانین راهنمایی و رانندگی هیچ عقلانیتی یافت نمی شود و هیچ راه حلی جز زیر پا گذاشتن این قوانین وجود ندارد.
وقتی در جایی هیچ راه حل قانونی ای برای پارک ماشین وجود ندارد و ناچار از پارک در آن محل هستیم خوب قانونی که وضع می شود که شکسته شود چه قانونی است؟ خیابان ها و فرعی ها و کوچه ها را تابلوی پارک مطلقا ممنوع زده اند و یک پارکینگ عمومی هم نگذاشته اند چه راه حلی غیر از شکستن قانون وجود دارد؟
مشکل این نیست که یک عدم فکر و عقلانیت در یک مجموعه موجب شکستن قانون توسط عمده ای از افراد می شود مشکل این است که وقتی عقلانیتی پشت این قوانین وجود ندارد و راه حل های قانونی وجود ندارد کم کم قانون شکنی تبدیل به عادت میشود و در جایی که اضطراری هم وجود ندارد قانون شکسته می شود. آن وقت است که نیاز پیدا می کنیم به عوامل ثانویه حفظ قانون مثل پلیس و دوربین!
کاش مجموعه هایی مثل راهنمایی رانندگی قوانین شان را نه برای جیب شان که جریمه بگیرند و جیب شان را پر کنند بلکه برای دین شان وضع می کردند که قانون شکنی و قانون گریزی عادت نمی شد.
پی نوشت استفتای مربوط :
س 1987: مخالفت با قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و بهطور کلی همه قوانین دولتی چه حکمی دارد؟ و آیا موارد ترک عمل به قوانین از موارد امر به معروف ونهی از منکر محسوب میشوند؟
ج: مخالفت با قوانین و مقررات و دستورات دولت اسلامی که بهطور مستقیم توسط مجلس شورای اسلامی وضع شده و مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفتهاند و یا با استناد به اجازه قانونی نهادهای مربوطه وضع شدهاند، برای هیچکس جایز نیست و در صورت تحقّق مخالفت توسط فردی در این خصوص، بر دیگران تذکر و راهنمایی و نهی از منکر لازم است (البته با وجود شرایط نهی از منکر).
وبلاگ دهکده احساس فتو شعر زیبایی را می نویسد:
وبلاگ سنگر هنرمندان کاریکاتور زیبای عفاف و حجاب از کاریکاتوریست هنرمند جهرمی محمد حسین اکبری منتشر کرد:
وبلاگ سنگر هنرمندان متن کوتاهی از خانم رحمتی در وصف عموی شهید خود می نویسد:
آلزایمر همه چیز را از یاد مادر بزرگ برد.
حتی لب تشنه شهید شدنت را عمو،
اما نمی دانم چرا هر روز داروهایش را بدون آب قورت می دهد
و می گوید ، ببر برای علی تشنه است بچه ام...
سودابه رحمتی
وبلاگ باربد نیوز پنج شنبه این هفته را به یاد شهید منصور محبوبی فرد را با ذکر فاتحه و صلوات زنده کردند:
تصویر بسیار زیبایی از غروب آفتاب با هنر نمایی عکاس خوش ذوق جهرمی آقای مجید زمانیان
وبلاگ پژواک اندیشه شعری را به مناسبت میلاد امام حسن مجتبی(ع) منتشر کرد:
حس این جمله چه زیباست: حسن را عشق است
نقش بر عرش معلاست: حسن را عشق است
مادرش فاطمه بی تاب حسین است ولی
ذکر روی لب زهراست: حسن را عشق است
نه فقط عالم شیعه به حسن می نازد
شور در عالم بالاست: حسن را عشق است
یل صفین و جمل، یکه سوار عرب است
رجز حضرت سقاست: حسن را عشق است
به خداوند قسم عشق جگر می خواهد
جگر سوخته زیباست حسن را عشق است
مانده در خانه غریب و بین یک شهر غریب
چقدر بی کس و تنهاست حسن را عشق است
وبلاگ عاشق امام رضا(ع) ماجرا و درد سرهای گرفتن یک وام می نویسد:
هر وقت خواستیم یه وام بگیریم نمی شه
دو سال پیش خواستیم از یه بانک در . . . وام بگیریم گفتند دو میلیون بزارید به حساب که شش ماه بمونه و کمتر قسط بدید گفتیم چشم. بعد از شش ماه گفتند سفته و ضامن و چک حقوقی و فیش حقوقی و هزار تا چیز دیگه بیارید ضامن ما کارمند آموزش و پرورش بود و چک حقوقی را فقط به اعضای درجه یک کارمند می دادن، گفتیم چرا از اول نگفتید ما که چک حقوقی نداریم گفتند اگر ندارید برید پولتان را پس بگیرید. پولمان را با سودی کمتر از روز شمار عادی عادی بهمون پس دادند.
دوباره چند روز پیش یه بانک رو میدون . . . دیدیم که وام با سود 4 درصد می داد گفتیم بریم وام بگیریم. گفتند دو میلیون بذارید به حساب تا خبرتون کنیم. بعد از یک ماه گفتند وام به حسابتون اومده بیایید پرونده را کامل کنید 3 تا ضامن کارمند و فیش حقوقی وچک حقوقی و شش میلیون سفته و غیره بیارید گفتیم کی میتونیم برداشت کنیم گفتند بیایید دفترچه قسط بگیرید تا بعد رفتیم دفترچه بگیریم که گفتند دو میلیون شما با پنج میلیونوام هفت ماه توی حساب می مونه بعد می تونید بگیرید از همین حالا هم قسط شما شروع میشه بیایی بدهید. گفتیم وام نگرفته چرا قسط بدهیم چرا از روز اول نگفتید، مدیر بانک گفت اگر نمی خواهید برید پولتون رو پس بگیرید حالا ما موندیم چیکار کنیم ؟ پس چه طور بعضیا وام میلیاری می گیرن به ما که نه دو میلیونی رو دادن نه پنج میلیونی رو.
یه کارت بانکی دادن به ما....
دیدم چهار هزار و پانصد تومن کم شده گفتم واسه چی گفتن برای کارت بانکی....؟
دیدم 27 هزار تومن دیگه کم شد پرسیدم چرا ؟ گفتن برای بیمه حالا بیمه چی خدا می دونه .....؟
دیدم نوشته از همین ماه قسط بدید گفتم وام رو که هنوز ندادین گفتند باید 7 ماه قسط بدید بعد....؟
گفتم مدارک اون یکی ضامن رو که چک نداشت و یه ضامن دیگه آوردم پس بدید گفتند نه بابا 3 تا ضامن می خواسته....؟ حالا چند تا شد............
تعداد صفحات : 40